قلعه تاناتوس



Wednesday, May 28, 2003

بازم دلم گرفته.باز ياد قديميا رو كردم.خيلي بچه بوديم.خيلي كوچيك بوديم.خيلي پاك بوديم و بودن.چي شد كه اين جوري شد؟ بابام هميشه در اين شرايط ميگه: بازم آروغهاي روشنفكرانه!فكر نان كن كه خربزه آب است.
نمي خوام فكر نان بكنم.زوره؟
Life is ours...we live it our way



   
0 حرف
........................................................................................

Home