قلعه تاناتوس |
Thursday, June 12, 2003
● آقا بنده در اينجا تشكر ميكنم از اين همه ابراز لطف دوستان در راستاي دعواي ديروز بنده با مراقب جلسه. خيلي مختصر بود.قابل شما رو نداشت.حالا هي بياين تحريف كنين قضيه رو.
........................................................................................من اگه ميدونستم دل شماها اينقدر پره، خوب اقلاَ اون طفلك رو يه ذره ميزدم. ولي جدا از شوخي تقصير خودش بود.گير الكي داد. نفهميد كه من اون موقع در حلت فوق خطرناك هستم(بعضي از دوستان اين حالت منو ديدن.معمولاَ با گاز گرفتن حريف شروع ميشه!).منم مجبور شدم يه ذره داد بزنم.اونم مجبور شد كارتمو بده.همين. امروز هم نزديك بود دوباره همون قضيه تكرار بشه، ولي من در حالت فوق مهربون بودم... احمدعلی ساعت 10:00 PM نوشت 0 حرف
|
وبلاگ هایی که می خونم
|