قلعه تاناتوس



Sunday, June 15, 2003

لعنتي، ديگه هيچ كوفت و زهرماري هم رو من اثر نمي‌كنه. 3 ساعته افتادم تكون نمي خورم.هرچي هم آواز بلد بودم خوندم.فايده نداره. باز همون لوپ تكراري رو بايد طي كنم.آخ اگه الان وقت امتحانا نبود، مي‌دونستم چي كار كنم.
چرا خدا فقط زورش به ضعيفتر از خودش مي‌رسه؟
يه نكته خيلي جالب تو كار اين دكتر هاي احمق اينه كه داروهاي ضد افسردگيشون باعث استرس و تپش قلب ميشه، بعد داروهاي آرامبخششون باعث افسردگي ميشه.اين يعني احمقانه ترين لوپ دنيا.آدم خودش خودشو بدتر مي‌كنه.
من نمي‌دونم چرا دارم اين چيزا رو اينجا مي‌نويسم.فقط دوست داشتم يكي اينجا بود منو مي‌زد.



   
0 حرف
........................................................................................

Home