قلعه تاناتوس |
Friday, October 17, 2003
● ... حجاج بنگ خورده و سر بر در نهاده بانگ مي زد كه در را مجنبانيد تا سرم نيفتد پنداشته بود كه سرش از تنش جداست و بواسطه ي در قائم است، احوال ما و خلق همچنين است پندارند كه ببدن تعلق دارند با قائم به بدن اند...
........................................................................................" مولانا " مهران احمدعلی ساعت 9:27 PM نوشت 0 حرف
|
وبلاگ هایی که می خونم
|