قلعه تاناتوس |
Saturday, January 17, 2004
● طفلک مامان.ديشب زنگ زده بوده خونه من، ديده بود نيستم.فکر مرده راه افتادم سمت مشهد.
........................................................................................طفلي امروز تا نزديک ظهر منتظر من بوده...با اشتياق. خدا! دل مامانها رو از چي ساختي؟ احمدعلی ساعت 2:27 AM نوشت 0 حرف
|
وبلاگ هایی که می خونم
|