قلعه تاناتوس



Monday, September 05, 2005

ادبیات فارسی زیباست. خیلی زیباست.نکات ظریف و پر مغز توش خیلی زیاده. ولی...

ولی یه جاهایی، این زیبایی رو باید گذاشت روی طاقچه و از دور تماشاش کرد. جلو بری، بهت ضربه میزنه.

یه نمونه عالیش، رمانتیسم ادبیاته. این قضیه، آینه تمام نمای ذهن مردهای ایرانیه. ذهن های بعضاً خیلی زیبا، ولی با توهمات بیمار.

تبدیل کانسپت "دوست داشتن" به عنوان یه حس طبیعی انسانی به "پرستش"، چیزیه که توی ذهن همه ما جا خوش کرده. و این به دلایل زیادی خطرناکه.

جالبه که وقتی به حوزه خصوصی تر ذهن افرادی (مردانی) که یه نفر رو دوست دارن وارد میشی و مثل خدا می پرستنش وارد میشی، تقریباً بدون استثنا سایه یه نفر دیگه هم هست. نقشش ولی خیلی فرق می کنه. معشوق تبدیل میشه به دو نفر، یک خدا و یک زن بدکاره. نقش دوم رو معمولاً یه نفر دیگه به عهده می گیره.

حوصله توضیح اضافه ندارم، ولی از من قبول کنید. بترسید از رمانتیسم ایرانی. بیماره.



   
0 حرف
........................................................................................

Home