قلعه تاناتوس |
Saturday, November 19, 2005
● من نمی فهمم. وقتی تصور یه آدم از مفهومی مثل خدا تا این حد مثلاً تابع شخصیت پدر و مادرش و روابطشون با هم و با اون و هزار تا پارامتر دیگه اس، ما چی رو داریم می پرستیم؟
........................................................................................یه توهم؟ یه خیال؟ این چه ارزشی داره. فرار وقت سختی؟ سفینه نجات؟ به چه درد می خوره این ؟ همش یه مدل ذهنیه. همش. کی بود در مورد حقیقت صحبت می کرد؟ احمدعلی ساعت 11:22 PM نوشت 0 حرف
|
وبلاگ هایی که می خونم
|