قلعه تاناتوس



Wednesday, November 16, 2005

من با تقریب خوبی، هروقت شب خوب می خوابم، فرداش حالم خوبه. رؤیایی هم نیست. بازدهیم بالاست. خیالم راحته.به کارام می رسم. رفتارم نسبتاً قابل تحمله (از دید خودم حداقل).

من با تقریب خوبی هر وقت شب کم می خوابم، فرداش حالم بده.سرمو می بُرم. اعصابم خورده. ضربان قلبم بالاست.فکر خشونت نسبت به بقیه ولم نمی کنه.مضطربم.گاز می گیرم.

و مدتهاست که برای حل این مشکل رؤیاها دنبال راه حل های سایکولوژیک می گردم! چه باید کرد؟

این مجتبی یه چیزی میدونه که میگه دیوونه ام...!



   
0 حرف
........................................................................................

Home