قلعه تاناتوس



Sunday, November 27, 2005

پروین هم قشنگ ترین شعری که گفت، برای سنگ قبرش گفت:
این که خاک سیهش بالین است
اختر چرخ ادب پروین است

گرچه جز سختی از ایام ندید
هرچه خواهی سخنش شیرین است

صاحب آن همه گفتار امروز
سائل فاتحه و یاسین است

دوستان به که ز وی یاد کنند
دل بی دوست دلی غمگین است

الخ.

خیلی از دوستهای خوب من وصیتنامه دارن. نمی دونم چرا، فقط می دونم هروقت به داشتنش فکر می کنم، فقط یه چیز میاد. شعری که باید نوشته بشه.

زنگ باران به صدا می آید
آدم اینجا تنهاست
و در این تنهایی، سایه نارونی تا ابدیت جاری است
...


بارون میاد. دوربین روی یه قبر متروک دویست ساله توی یه قبرستون قدیمی زوم کرده.

رعد و برق می زنه.

هیشکی نیست.

تاریخ وفات:...



   
0 حرف
........................................................................................

Home