قلعه تاناتوس |
Saturday, April 29, 2006
● ای گدای خانقه برجه که در دیر مغان
........................................................................................می دهند آبی که دلها را توانگر می کنند لطف بی پایان او چندان که عاشق می کشد زمره دیگر به عشق از غیب سر بر می کنند بر در میخانه عشق ای ملک تسبیح گوی کاندر آنجا طینت آدم مخمّر می کنند صبحدم از عرش می آمد خروشی، عقل گفت قدسیان گویی که شعر حافظ از بر می کنند یه زمانی حالی می کردم با این چند بیت. زمان مکه. احمدعلی ساعت 8:33 AM نوشت 0 حرف
|
وبلاگ هایی که می خونم
|