قلعه تاناتوس



Friday, January 25, 2008

من همین جوری این سؤال رو از خیلی ها می پرسم: به نظرت همجنس گرایی باید آزاد باشه یا نه؟ به نظرم این سؤال معیار خوبیه که ببینی آدمها تا چه حد به ادعای لیبرال بودن پایبندن، یا از نظر من تا چه حد حاضرن حقوق فردی دیگران رو به رسمیت بشناسن. یه ثانیه وقت بذار و تو هم جواب بده، بعد بقیه متن رو بخون.

جواب هایی که می گیرم بسیار مشابهن: "به نظر من همجنس گرایی طبیعی نیست و یه بیماری روانیه که باید درمان بشه، نه اینکه آزاد باشه." خیلی ها این جواب رو به من دادن، خیلی ها.

حالا چی اینجا جالبه...اینکه اولاً آدمها به خودشون اجازه میدن با اطلاعات علمی در حد صفر در مورد طبیعی یا بیماری بودن یه مسأله بسیار پیچیده مثل همجنس گرایی نظر بدن، و از اون جالب تر اینکه ملت معتقدن اینکه یه پدیده ای مادر زادیه یا اکتسابی (همون بیماری!) در حق افراد برای زندگی اون طوری که دوست دارن تأثیر گذاره. یعنی اگه آدما از اول همجنس گرا به دنیا میان مشکلی نیست، ولی چون من فکر می کنم که این طوری نیست پس حقّی هم وجود نداره.

به نظر من این مسأله دوم کوچکترین ربطی به حق آدمها بر انتخاب روش زندگی نداره. یه آدم حتی اگه بر اثر یه بیماری حاد روانی علاقه به همجنس خودش پیدا کرده، حق داره اون طوری که میخواد زندگی کنه. مسائلی مثل اصول اخلاقی جامعه یا عرف زندگی مردم یا اصول دینی هم کم ارزش تر از اون هستن که وارد حریم شخصی افراد بشن. حتی با قبول فرض بیماری، این منع مثل اینه که به آدمی که سرما خورده بگی تو حق نداری سرفه کنی. میتونی بهش بگی جلو دهنتو بگیر که بقیه مریض نشن، ولی نمی تونی حقشو ازش بگیری.

قبلاً گفته بودم...آدم خوبه یا رومی روم باشه، یا زنگی زنگ. اگه ادعای لیبرال بودن می کنی باید تا تهش بری، نه اینکه یهو تسلیم ارزش های عقب مونده فرهنگ ایرانی - اسلامی بشی.

حقوق فردی آدمها رو باید به رسمیت شناخت. این اولین شرط پیشرفته به نظرم.


پ.ن: نوشتن این متن هیچ ربطی به این مسأله نداره که من الان یه هفته اس که دور و بر San Francisco می چرخم! ایران هم که بودم همین اعتقاد رو داشتم.



   
9 حرف
........................................................................................

Home