قلعه تاناتوس



Monday, January 06, 2003

به نام او كه مرا دوست دارد
احتمالاَ هر كس ديگه اي جاي من بود هم كارش به وبلاگ نوشتن مي رسيد.يعني هر كس ديگه اي كه دم امتحانات به طور فلسفي قاط بزنه و فكرهاي صدتايه غاز بكنه،از سرشب به جاي درس خوندن بشينه Leon نگاه كنه،بعدش بره دو تا قرص ضد افسردگي قوي بخوره تا هوس سر به بيابون گذاشتن نكنه و زمين و زمان دور سرش بچرخه،ممكنه كه ساعت 12 شب به فكر وبلاگ نوشتن بيفته.اينطور نيست؟
اما انگيزه من براي اين كار از خيلي قبل ها به وجود اومده بود،ولي تا حالا فقط خواننده بودم نه نويسنده.اصول زندگي من هم با خيلي ها فرق داره. من از اونايي نيستم كه از دنياي آدم بزرگها و...(همين حرفاي باكلاس!) بدشون مياد،هر چند معتقدم انسان بايد هميشه احساسات پاك بچگي رو نگه داره.
به شدت معتقد به اخلاق هستم و نهايت سعيم اينه كه چرند ننويسم.فقط زندگي... فقط براي دل خودم هم نمي نويسم،چرا كه براي اين كار همون دفتر يادداشت خودم بهتره.دوست دارم بقيه هم از افكار من مطلع بشن.تا بعد.



   
0 حرف
........................................................................................

Home