قلعه تاناتوس |
Wednesday, November 12, 2003
● احساس بره ای رو دارم که تو چنگال یه عقاب اسیر شده.
........................................................................................همه بهش میگن فرار کن.ولی همه نمی دونن که زور اون عقابه خیلی بیشتر از این حرفاست. چنگالهاش در همین لحظه داره فرو میره توی مغزم. چاره تمکین و رضا تسلیم است... ولی به هرحال به من میگن احمدعلی، یا برگ چغندر... احمدعلی ساعت 10:32 AM نوشت 0 حرف
|
وبلاگ هایی که می خونم
|