قلعه تاناتوس



Friday, April 30, 2004

ز ملک تا ملکوتش حجاب برگیرند
هر آنکه خدمت جام جهان نما بکند

جام جهان نما یعنی دل آدمیزاد.
یعنی باید بهش خدمت کنی تا بهت حال بدن.
یعنی باید هواشو داشته باشی، نوازشش کنی، بهش غذا بدی...یعنی باید باهاش حال کنی.
من مدتی بود که درست و حسابی بهش غذا نمی دادم.داشت کم کم قهر می کرد...که یهو...
حالا انگار اون طبیب عشق که حافظ تو همین غزل وصفشو کرده، که مسیحا دم است و مشفق، و گفته که چو درد در تو نبینو که را دوا بکند، درد رو دیده، ولی نمی دونم، شاید چون مست بوده، هوس کرده به جای درمان منو بندازه تو کوره.
حالا نپز ، کی بپز!

بابا ما که گفتیم تسلیمیم.رسماً اعلام کردیم.



   
0 حرف
........................................................................................

Home