قلعه تاناتوس |
Friday, June 11, 2004
● سالهای اول، با بابام تقریباً هر دو سه هفته یه بار با تلفن حرف میزدم.خیلی سرش شلوغه.
........................................................................................اما جدیداً هفته ای دو سه دفعه زنگ میزنه، همون اول میپرسه: "خوب! کی میخوای داماد بشی؟..." بعد هم کلی ذکر خیر دانشجوهاش و... کار خدا رو ببین...به یکی نون میده، دندون نمیده.به اون یکی دندون میده، نون نمیده. احمدعلی ساعت 2:29 AM نوشت 0 حرف
|
وبلاگ هایی که می خونم
|