قلعه تاناتوس |
Wednesday, August 04, 2004
● خیلی ساده...
........................................................................................جلوی دانشکده صنایع یه میدون کوچیک هست که فقط یه راه بهش وارد میشه.دورش پر نیمکته. خیلی ساده رفتم اونجا.دو تا سیگار کشیدم.بلند شدم.چهل و پنج دقیقه تمام در حالی که فقط به زمین نگاه می کردم، دایره ای به شعاع حدود دو متر رو دور زدم...و فکر کردم...وفکر کردم...وفکر کردم. و تصمیم گرفتم که برگردم به یک سال پیش. و صبح تا شب با لذت مرگ زندگی کنم. ولی این بار بدون افسردگی. و الان زندگی برام رنگ قشنگی داره! احمدعلی ساعت 12:42 AM نوشت 0 حرف
|
وبلاگ هایی که می خونم
|