قلعه تاناتوس |
Thursday, December 30, 2004
● اقرار مي كنم كه حتي توي بدترين دوران زندگيم، اينقدر احمقانه نفس نمي كشيدم.
........................................................................................همه زندگي من خلاصه شده تو كار و درس، كه مطلقاً به هيچكدومشون هم نمي رسم...كوچكترين تفريح و خوشي ندارم، شايد فقط همون يكشنبه عصر و ديدن بجه ها و ديوونگي و... رسماً دارم تبديل ميشم به ماشين. اين فراينديه كه خودم دو ماه پيش شروعش كردم. هيچ حسي نيست. احمدعلی ساعت 1:20 PM نوشت 0 حرف
|
وبلاگ هایی که می خونم
|