قلعه تاناتوس



Sunday, April 17, 2005

یه دیوونه ای امروز صبح داشت تو گوشم می خوند:

خوش به حال جام لبریز از شراب
خوس به حال آفتاب...

تو دانشکده گریه ام گرفته بود!



   
0 حرف
........................................................................................

Home