قلعه تاناتوس



Friday, October 21, 2005

عالی:

عیبجویانم حکایت پیش جانان گفته اند
من خوداین پیدا همی گویم که پنهام گفته اند

شکر غمازان نمی دانم که چون آرم به جای
کانچه مشکل بود بر من گفتن، آسان گفته اند

پیش از این گویند کز عشقت پریشانست حال
گر بگفتندی که مجموعم پریشان گفته اند

پرده بر عیبم نپوشیدند و دامن بر گناه
جرم درویشی چه باشد تا به سلطان گفته اند؟

تا چه مرغم کم حکایت پیش عنقا کرده اند؟
یا چه مورم کم سخن نزد سلیمان گفته اند؟

دشمنی کردند با من لیکن از روی قیاس
دوستی باشد که دردم پیش درمان گفته اند

ذکر سودای زلیخا پیش یوسف کرده اند
حال سرگردانی آدم به رضوان گفته اند

داغ پنهانم نمی بینند و مهر سر به مهر
آنچه بر اجزای ظاهر دیده اند آن گفته اند

ور نگفتندی چه حاجت کاب چشم و رنگ روی
ماجرای عشق از اول تا به پایان گفته اند

پیش از این گویند: سعدی دوست می دارد تو را
بیش از آنت دوست می دارم که ایشان گفته اند

عاشقان دانند کار و عارفان دارند حال
این سخت در دل فرود آید که از جان گفته اند



   
0 حرف
........................................................................................

Home