قلعه تاناتوس |
Tuesday, October 25, 2005
● این کارفرمای ما کلاً خیلی گیره. مرتب داره نیازهای پروژه رو عوض می کنه، اوامر صادر می کنه و...
........................................................................................قرار بود دیروز یه نامه بهش بزنم و توش آخرین تغییرات رو بر اساس آخرین خواسته های اونا، برای دفعه صدم بنویسم. خیلی گشنه ام بود. حواسم کلاً پرت بود. شروع کردم به نوشتن.نا خودآگاه. یهو دیدم نامه شده این: برادر گرامی جناب آقای مهندس ... ریاست محترم... با سلام، احتراماً، ما نباشیم که باشد که جفای تو کشد... ...! احمدعلی ساعت 10:45 PM نوشت 0 حرف
|
وبلاگ هایی که می خونم
|