قلعه تاناتوس |
Saturday, December 24, 2005
● چشمن به غمزه ما را خون خورد و می پسندی
........................................................................................جانا روا نباشد، خونریز را حمایت این راه را نهایت، صورت کجا توان بست؟ کش صدهزار منزل، بیش است در بدایت از هر طرف که رفتم ، جز وحشتم نیفزود زنهار از این بیابان، واین راه بی نهایت در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود از گوشه ای برون آی، ای کوکب هدایت ... عشقت رسد به فریاد. احمدعلی ساعت 9:08 PM نوشت 0 حرف
|
وبلاگ هایی که می خونم
|