قلعه تاناتوس



Thursday, August 03, 2006

این هم یکی دیگه از رؤیاهای آزار دهنده ذهن منه. سیستم. یک کلمه.

تو ذهنم یه hierarchy می کشم، و تصور می کنم هزار نفر آدم رو که تو هرشاخه اش پشت کامپیوتر نشستن و تایپ می کنن. دقیقاً تصویر کلاسیک عصر مدرن.

بعد همین طور hierarchy رو میرم بالا و بالا. این هزار نفر برای این node کار می کنن، بعد این صد تا node برای بالایی و ... . همین تصویر، به قدری اضطراب آوره که خیلی وقتها به درد اصلی نمی رسم...اینکه نود بالای بالا کجاست؟ کدوم آشغالیه که من نمیشناسمش؟

سازمان چیز ترسناکیه، به خصوص بزرگش.



   
0 حرف
........................................................................................

Home