قلعه تاناتوس |
Thursday, August 03, 2006
● این هم یکی دیگه از رؤیاهای آزار دهنده ذهن منه. سیستم. یک کلمه.
........................................................................................تو ذهنم یه hierarchy می کشم، و تصور می کنم هزار نفر آدم رو که تو هرشاخه اش پشت کامپیوتر نشستن و تایپ می کنن. دقیقاً تصویر کلاسیک عصر مدرن. بعد همین طور hierarchy رو میرم بالا و بالا. این هزار نفر برای این node کار می کنن، بعد این صد تا node برای بالایی و ... . همین تصویر، به قدری اضطراب آوره که خیلی وقتها به درد اصلی نمی رسم...اینکه نود بالای بالا کجاست؟ کدوم آشغالیه که من نمیشناسمش؟ سازمان چیز ترسناکیه، به خصوص بزرگش. احمدعلی ساعت 7:03 PM نوشت 0 حرف
|
وبلاگ هایی که می خونم
|