قلعه تاناتوس



Friday, December 22, 2006

حالا ديدار ما به نمي دانم ان كجاي فراموشي
ديدار ما اصلاً به همان حوالي هرچه باداباد
ديدار ما و ديدار ديگراني كه ما را نديده اند
پس با هركسي از كسان من از اين ترانه محرمانه سخن مگوي
نمي خواهم آزردگان ساده بي شام و چراغ
از اندوه اوقات ما باخبرشوند!
قرار ما از همان ابتداي علاقه پيدا بود
قرار ما به سينه سپردن دريا و ترانه تشنگي نبود
پس بي جهت بهانه مياور
كه راه دور و
خانه ما يكي مانده به اخر دنياست.



   
1 حرف
........................................................................................

Home