قلعه تاناتوس



Tuesday, February 13, 2007

یکم - پوف...زندگی سخته جداً، به رغم وجود علم فارماکولوژی حتی...

دوم - چند ماه پیش جلسه بستن قیمت یه مناقصه بزرگ بود. قیمتهای وندورها رو کنار هم گذاشته بودیم و فرم و جدول و ... باید کار نهایی به تصویب بزرگان می رسید.
یه شرکت انگلیسی، نرخِ مهندس طراحش رو ساعتی دو هزار و پونصد دلار گفته بود، کاری که قسم می خورم نصف یه دانشجوی شریف با دو ماه آموزش میتونه انجام بده. یکی از اساتید که خیلی به استادی قبولش دارم، وقتی دیدش عصبانی شد و حرف خوبی زد. گفت این رقم ها رو که می بینم یاد دوران برده داری میفتم.

سوم - امروز با مدیر عامل همون شرکت جلسه بودیم. با اینکه کلی گرم می گرفت و در مورد اینکه ما یه تیم هستیم صحبت می کرد، ولی خوب حس کردم mind set اش چیه. همون که دکتر گفته بود.

عوضی...



   
2 حرف
........................................................................................

Home