قلعه تاناتوس



Monday, May 14, 2007

یه چیزی نوشتم، در مورد نوارهای تکراری ذهن آدم، الگوهای رابطه ای که از اول بچگی تو ذهن ما موندن و ناخودآگاه تکرارشون می کنیم، و با حماقت تمام. مث انتقال رابطه بچه با پدرش به رابطه یه آدم بزرگ با خدا، مث انتقال رابطه سه گانه بچه- مادر- پدر به عشق بزرگسالی و ...که می دونم دهن خیلی ها رو صاف کرده و می کنه.

نوشتم چون حس می کردم مسؤولم. پاکش کردم. شده بود مثل نصیحت. به درد نمی خورد. فقط میگم که باید آگاه شد به این نوارهای تکراری، چون دوباره و دوباره گوش کردنشون بهترین اوقات زندگی ما رو نابود می کنه. باید شناختشون، باید دیدشون، و جنگید باهاشون.

من بعد از این همه سال روان درمانی ادعا می کنم که این کار رو بلدم، ماهرم توش.

مث دوستک، باید همه بالای سرمون بنویسیم: گوش دادن به نوار تکراری ممنوع!

حال و روز من خیلی خوبه رفقا.



   
4 حرف
........................................................................................

Home