قلعه تاناتوس |
Thursday, October 11, 2007
● حیف، که با نامردی مسؤولیت مردن رو انداختم گردن یه دوست عزیز... و گرنه الان می چسبید.
........................................................................................حسش دیگه نیست ولی. عوضش اون دوست عزیز داره له میشه. دفعه قبلش هم که انداخته بودمش گردن دوستک و دهنش صاف شد. خود شیفتگی رو می بینی؟ احمدعلی ساعت 11:29 AM نوشت 2 حرف
|
وبلاگ هایی که می خونم
|