قلعه تاناتوس



Sunday, November 11, 2007

یه کتاب خوندم، به اسم Good to Great از Jim Collins که استاد استنفورد بوده و کلی کارش درسته. اسم کتاب شبیه این کتابای الکی مدیریتیه، ولی اصلاً این طوری نیست. نتیجه یه تحقیق پنج ساله کاملاً آکادمیکه که حوصله ندارم بگم در مورد چیه.

حالا چی میخوام بگم...یه گوشه کتاب، وسط متن اصلی، نویسنده داره مصاحبه می کنه با یه افسر ارتش آمریکا که زمان جنگ ویتنام اسیر بوده، هشت سال. این آدم عالی رتبه ترین افسر اسیر بوده. بعد از جنگ به خاطر روحیه قویش توی اردوگاه و کمک به بقیه و هزار جور شجاعت دیگه میشه یه قهرمان ملی.

مصاحبه می رسه به اینجا که چطور تونستی شرایط اسارت و دوری از خانواده و این چیزا رو تحمل کنی...یعد یه سؤال اساسی می پرسه: کی از اون اردوگاه جون سالم در نبرد؟

Finally, after about a hundred meters of silence, I asked "Who didn't make it out?"
"Oh, that's easy," he said. "The optimists".
"The optimists? I don't understand," I said, now completely confused.
"The optimists. Oh, they were the ones who said, 'We're going to be out by Christmas.' And christmas would come, and christmas would go. Then they'd say, 'We're going to be out by Easter.' And Easter would come, and Easter would go. And then Thanksgiving, and then it would be Christmas again. And they died of a broken heart."

Another long pause, and more walking. Then he turned to me and said, "This is a very important lesson. You must never confuse faith that you will prevail in the end - which you can never afford to lose - with the discipline to confront the most brutal facts of your current reality, whatever they might be."


من کل دویست و چند صفحه این کتاب رو دیشب و امروز خوندم، یه ضرب، و وسط اون همه بحث و تحلیل، این چند خط کلی حال داد بهم.

حالی داده به این آدمهای خوش بین و optimist.

حقیقتاً خوب گفته. خوش بین ها اونایی هستن که به وقتش کم میارن و تلف میشن. مرگ بر اثر حماقت محض.

به سلامتی همه رفقای pessimist...!



   
5 حرف
........................................................................................

Home