قلعه تاناتوس |
Saturday, February 23, 2008
● یه وقتایی تو زندگیت یه اشتباه ناجوری می کنی... اشتباه احمقانه، جگر سوز، و مث سگ پشیمون میشی... اون وقت سال ها بعد می فهمی و حس می کنی که چه خوب که اشتباه کردم. چه خوب که این جوری شد، یا اون جوری نشد...
........................................................................................متافیزیکال که به قضیه نگاه کنی می تونی بذاریش به حساب فرشته نگهبانت یا خدا یا هر چیز دیگه ای. عجالتاً اشکالی نداره! احمدعلی ساعت 1:55 PM نوشت 0 حرف
|
وبلاگ هایی که می خونم
|