قلعه تاناتوس |
Sunday, June 22, 2008
● ...
........................................................................................چیزهایی هم هست لحظه هایی پر اوج مثلاً شاعره ای را دیدم آنچنان محو تماشای فضا بود که در چشمانش آسمان تخم گذاشت و شبی از شب ها مردی از من پرسید تا طلوع انگور چند ساعت راه است؟ ... احمدعلی ساعت 12:39 AM نوشت 1 حرف
|
وبلاگ هایی که می خونم
|